اينجا
از چلچلهخوانیِ کلاغ وُ
نرگسنمايیِ خرزهره ... خستهام،
خستهام از آوازهای ناخوشِ خولیابنيزيد
از تقسيم نور
به سياهی، خاکستری، سپيد.
اينجا
وقتی حشرات
راه به رويای سيمرغ و ستاره میبَرَند
نگفته پيداست که عنکبوت
چه تاری برای تحملِ پروانه تنيده است.
خستهام
خيلی خستهام.
|
بازگشت به فهرست
|