من
مصدر عشقم
پيش از اين، مرا در کالبد حضرت سليمانم
ديدهاند،
هم از اين ديگر
باز به گونهی ديگران
باز میآيم.
هر آنچه من ديدهام
ديگر نديدهاند.
من آدمیام
مصدر مرگ من
سرآغازِ گريههاست.
تا دمی ديگر
دوباره به هيئتِ هوای لاژورد
از قوسِ آسمان و آينه
بگذرم