سرشت سور
نه هقهقِ چوپان
در اندوهِ نی
نه موسمِ ماه و
نه سُمکوبی گوزن
در مرگ جفت خويش.
در دوردست اين کرانه
مرغی
از شوق آسمان نخواهد خواند
و عقابی از مرمر و ماه برنخواهد خاست
ماه
در موسمِ زفاف
مايوس از آواز اين پلنگ
در قلعهی زمستان
پير خواهد شد.
و من بیچراغ و چکامه
از کورهراهِ شبِ گريه خواهم گذشت
|
بازگشت به فهرست
|